بخش زنان و رزیدنت های زنان

در بخش زنان چه می گذرد؟

بخش زنان و رزیدنت های زنان

در بخش زنان چه می گذرد؟

ضرب المثل

با توجه به اینکه طی چندروز اخیر بازار زیرآب زنی در بخش بسیار داغ است چند ضرب المثل قدیمی معروف را که بسیار مصداق داره مینویسم:

سالی که نکوست از زیرآبش پیداست.

زیرآب کم بزن همیشه بزن.

زیر قطره زیر قطره جمع گردد وانگهی زیر دریا شود.

از زیرآب گل آلود ماهی میگیره.

در زیرآب حاجت هیچ استخاره نیست.

سررزیدنت سال یک تا پای دار میره بالای دار هم میره!

ما ز رزیدنت سال دو چشم یاری داشتیم....

تاریخ

از پیشینیان (سال دومیها)نقل شده که تا سال گذشته جو بخش بسیار افتضاح تر از این بوده از زندان الکاتراز هم بدتر بوده تا اینکه یک گروه انقلابی(سال ۲ایها)به عنوان رزیدنت سال یک وارد این بخش میشونددر طول تاریخ سابقه نداشته که در بین زنانیها چنین زنانی دیده شوند!!!!!!!!!!!!!!!(چه جمله ای شد!)خلاصه مبارزات مخالفتها ومجازات های مکرر و....نتیجه ای نداشته تا اینکه مدیر گروه سابق(که در حال حاضر به دلیل مبارزات سال ۲ ایها از مقام خود معزول شده)تصمیم به تبعید ۲ نفر ازاشوبگران می گیره واز قضای روز گار اشتباها یک سال ۲ ای مظلوم را به جای یکی از اشوبگران تبعید می کنداین قضیه به نفع سال ۲ ایها تموم میشه چون تبادل اطلاعات بین چند بیمارستان صورت میگیرد وهردو نفر تبعیدی با انتشار خفقان حاکم در این بیمارستان و یاد گرفتن ترفندها و اگاه شدن از ازادی وحیات از دست رفته شان وارتباط با هسته مرکزی مبارزات موجبات عزل مدیر گروه را فراهم می اورند بطوریکه مدیر گروه سابق موقعیت خود را در خطر دیده وبعداز یک ماه انهارا بر میگردانداما دیگر فایده ای نداشته ویکماه بعد وی از مقام خود برکنار میشود.(قابل توجه اینکه این یکماه تبعیدی دورانی مملو از ارامش برای هردو رزیدنت تبعیدی بوده بطوریکه هردو در همان تاریخ pregnantمیشوندواین ماه فرزندانشان متولد خواهندشد!)

بلاخره تمام شد.یه مریضی داشتیم تو بخش یه چیز کمپلیکه ای بود یه خانم باردار که به خاطر هیپر اسپلنیسم چند سال پیش براش شنت اسپلنورنال گذاشته حالا هم برای پره اکلامپسی بستری...خلاصه هرروز کلی مشاوره ازمایش ...این به اون پاس میدادو...نمیدونستیم چرا ختمش نمی کنن!!تا اینکه دیشب از شانس خوب ما!!!!!!!!! درد زایمان پیدا کردو تیک مکونیوم(لجن)از اب در اومدبلاخره زایمان کرد واما بعد...رحمش جمع نمیشدخونریزی داشت بنابراین رزیدنت سال یک فیکسش شد تا صبح که رحمو ماساژ بده این قضیه باعث شد که بفهمم استعدادنانوایی هم دارم(خصوصا خمیر گیری)الان که چند ساعتی گذشته هنوز انگشتانم بی حسه البته بگذریم که در حینش چه اتفاقات هیجان انگیز دیگری هم افتادولی الان مریض خوشبختانه STABLEاست.

اخبار جدید

امروز یک سزارین داشتیم جاتون خالی(سی زارین بود) هی رفتیم تو شکم بر گشتیم بیرون دوباره ...اخرش درن گذاشتیم،آخیش.

جسارتا ،روم به دیوار چند روز پیش یه کنگره زنان برقرار بوده که خوب واضح و مبرهن که این حرفا اصلا به رزیدنت سال یک نیموده و اصلا هیچ ربطی به رزیدنت زنان نداره و اصلا رزیدنت زنان چی فکر کرده .........حالا اگر کنگره راجع به پی ساختمون بود یه چیزی!!!!!!!!!!!!!!!

اخیرا هم جهت بهبود امکانت رفاهیمون(پاویون)!!رفتیم با یکی از این کله گنده های بیمارستان صحبت!!(با کمال آرامش و ملاطفت )کردیم(خدا عا قبتمون را بخیر کنه واموات شما را بیامرزد)ودوباره مثل همیشه سرمون را شیره مالیدند تا ببینیم چقدر به وعده هاشون عمل می کنند. واما پاویون که به اندازه یک دوره رزیدنتی نوروسرجری جای صحبت داره وشاید قطره هایی از این دریا را بعععدا خدمتتون تقدیم کنم ولیکن شنیدن کی بود مانند دیدن و حیف که بنا به مسایل امنیتی از نشان دادن تصاویر معذوریم.